black flower(p,222)

black flower(p,222)



تهیونگ چشم غره ای به مرد رفت و انگشت فاکش رو بهش نشون داد.

مرد کچل: زمان ما محدوده بیاید در این مدت به یکدیگر عشق بورزیم.

آلفا یه بار دیگه گفت و همونطور که پشت افسر پلیس کشیده میشد یه لبخند دندون نما زد.

تهیونگ: یعنی انگشتش رو ندیده بود؟!🧠

این دیگه چه مرگش بود؟🧠

زیر لب گفت اما خیلی سریع جوابش رو گرفت.

پلیس: چیز خاصی نیست فقط آقای کیم ، مثل همیشه یه مقدار توهم زا مصرف کرده.

به پلیس که پای دیگه اش رو هم روی میز گذاشته بود نگاه کرد.

تهیونگ: مخدر ! به خاطر این دستگیرش کردید؟

پلیس: هم به خاطر توهم زا و هم اینکه با چاقو چند تا از اعضای باند رقیبشون رو زخمی کرده.

پلیس بی خیال جوابش رو داد و از پیشونی تهیونگ چند قطره عرق پایین سُر خرد.

اوه....

امیدوار بود که اون مرد بعد از بین رفتن اثر توهم زا قیافه و انگشت فاکش رو به خاطر نیاره..

پلیس: در رابطه با شکایتتون...

افسر پلیس خم شد دو ورق کاغذ روی میز گذاشت و ادامه داد.

پلیس: کیم تهیونگ و جئون جونگ کوک....

اسمشون رو زیر لب تکرار کرد.

پلیس: اگه هنوز می خواید انجامش بدید این دو تا فرم رو پر کنید.

به عقب تکیه داد و بدون اینکه جلوی دهنش رو بگیره خمیازه ای کشید.

تهیونگ: اوق.🧠

حداقل مسواک می زد.🧠
دیدگاه ها (۴۵)

(^.^)

black flower(p,223)

ناشناس...

black flower(p,221)

black flower(p,295)

black flower(p,259)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط